نمایشگر دسته ای مطالب
10 نقد علمی به سند 2030 - ناگفتههای سند «پایِ دار» از تعارض با قوانین تا استعمار نو
10 نقد علمی به سند 2030 - ناگفتههای سند «پایِ دار» از تعارض با قوانین تا استعمار نو
به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه استاد حوزه و دانشگاه و معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی در نشست «واکاوی سند 2030 از منظر حکمرانی، علم و نظم تمدنی» که در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برگزار شد، در ابتدا مصائب ایام محرم و صفر و عزای اهل بیت(ع) به ویژه رحلت پیامبر اعظم(ص) و امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) را تسلیت گفت و اظهار کرد: از سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تشکر میکنم که چنین جلسه ای را ترتیب داد و اجازه داد که باب گفتوگو درباره سند 2030 باز شود؛ البته انتظار داشتم وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی هم حضور میداشت.
وی با اشاره به اهمیت سند 2030 و لزوم توجه و بحت جدی تمام وزرا و دستاندرکاران کشور درباره آن، گفت: نمیدانم چرا هراس دارند از اینکه نقدی شود و به راحتی فقط می خواهند یک سندی را بپذیرند؛ به هر حال جا دارد که از سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تشکر کنم که این جسارت را داشت تا باب نقد را باز کند.
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه اضافه کرد: در باب سند 2030 نقدها و تحلیلهایی شده است و اخیر هم یک کتابی به نام بررسی و نقد 2030 توسعه پایدار توسط دکتر حسین رمضانی نوشته شده که توسط کانون اندیشه جوان و دانشگاه امام حسین(ع) منتشر شده است و فکر میکنم کتاب مناسبی است زیرا یک توصیف دقیق و جامعی از سند داده و نقدهایی داشته است؛ بنده از نگاه خودم به عنوان یک طلبه فلسفه علوم اجتماعی از منظر فلسفه علوم انسانی این سند را بررسی میکنم.
وی با بیان اینکه دستور کار سند ۲۰۳۰ و توسعه پایدار که با عنوان دگرگون ساختن جهان ما توسط سازمان ملل متحد ارائه شده ۱۷ هدف اصلی و ۱۶۹ هدف فرعی و جانبی دارد، گفت: وقتی اهداف اصلی سند توسعه پایدار را در یک بررسی اولیه مطالعه میکنید، می بینید که این تعابیر خیلی زیبا هستند همچنین ظاهراً انسانی بلکه اسلامی هستند. مثلا وقتی میگوید «پایان دادن به فقر در تمام اشکال آن و در همه جا»، مگر اسلام با این مخالف است یا مثلا «پایان دادن به گرسنگی و تحقق امنیت غذایی و تهیه بهتر و توسعه کشاورزی پایدار» نیز دقیقا توصیههای اسلام است یا «تضمین دارا بودن زندگی توأم با سلامت و ترویج رفاه برای همه و در تمامی سنین»؛ ما به تمام اینها ایمان داریم.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: بحث هایی که درباره محیط زیست، رشد اقتصادی، رفاه، آموزش، بحث آب و بهداشت است، نکات درست و دقیقی است. ابتدا هم در مقدمه آمده است که رؤسای دولتها و نمایندگان نهادهای تخصصی سازمان ملل متحد در سپتامبر ۲۰۱۵ گرد هم آمدند و در مجمع عمومی ملل متحد، دستورکار توسعه پایدار ۲۰۳۰ را تصویب کردند.
وی اضافه کرد: اهداف آن، انصافاً اهداف مقدس و ارزشی است؛ آموزش، بهداشت، اقتصاد، اشتغال، مبارزه با فقر، صلح، مبارزه با خشونت، دفاع از صلح، محیط زیست، انرژی، انصافاً نکات خوبی است و مخصوصا تعبیر اینکه صلح و عدالت را برای همه مردم و کره زمین میخواهد؛ در واقع آن کاری که ما مسلمانان بلکه تمام متدینان از منجی عالم میخواهند، در این سند، هست و سند منجی را نوشتند تا اجرا کنند. خب خیلی مبارک است. حتی ابتدای سند، مفاهیمی مثل مردم، کره زمین، نیکبختی، رفاه، صلح و مشارکت را مطرح میکند و یک توصیفی از جهان امروز میدهند که چه اوضاع وحشتناکی است و درست هم میگوید.
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه افزود: سند است و بنا هم نبوده که همه اوضاع و احوال را دقیق بنویسند. ولی توصیفش از وضعیت اسف بار جهان خیلی خوب بوده است. بعد دستور کار جدید، روشهای اجرایی، اهداف اصلی و فرعی، در سه سطح ملی، منطقهای و جهانی، نحوه تحقق سند و نظارت را بیان کردند.
وی تصریح کرد: بنده ۱۰ نقد یادداشت کردم. نقد من هم درباره این نیست که الان جهان گرفتار بحرانهای جهانی نیست. وجود این بحرانها بدیهی است. تازه بحران هویت که بدترین نوع بحران هست به نظر در این سناریو خیلی کمرنگ آمده است. یعنی خیلی خطرناکتر از بحران فقر، تبعیض و خشونت، بحران هویت است و باید به آن پرداخته میشد؛ بحثی در این هم نیست که درمان این بحرانها، بحث جهانی میطلبد. به هر حال مثل قصه کرونا، درد، بیماری و مشکل فقط برای مردم تهران یا ایران نیست بلکه کل جهان درگیر است.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: پس این ۱۷ هدف، اهداف مقدس و ارزشمندی است. نقدی که دارم به نحوه اجرا در کشور خودمان و هم اینکه، این سند یک مبانی و عقبه فلسفی علوم انسانی دارد که خیلی از کسانی که توصیف میکنند، به قول فروید یکسوم روی آب را میبینند و آن سهچهارم زیر آب را نمیبینند.
* چرا فرایند تقنینی برای اجرای سند 2030 در کشور طی نشد؟!
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه اظهار کرد: اولین نقدی که دارم نسبت به نحوه اجرای سند در کشور است؛ این سند یک حکمرانی جهانی است؛ چطور نه در مجلس، نه در شورای نگهبان، نه در مجمع تشخیص مصلحت نظام، فرایند را طی نکرد و باید طبق قانون اساسی و بر اساس فرایند، مصوب میشد اما چگونه مجوز اجرای آن را میدهند؟
وی افزود: تا آنجایی که من شنیدم، وزیر آموزش و پرورش وقت، سند را امضا کرد و معاون اول رئیسجمهور ابلاغ میکند. بعد وارد فاز اجرایی میشود. سؤالم این است که چرا مراحل قانونی طی نشده است؟ اصلا مگر یک رویکرد استبدادی و دیکتاتوری است که بگوییم ما کار به فرایند قانونی نداریم، منِ معاون یا منِ وزیر میخواهم امضا و ابلاغ کنم. مگر نمیگوییم مرگ بر دیکتاتور، خب مرگ بر دیکتاتور همه جا هست. نمیشود که یکجا سلیقهای باشد. اصلا انقلاب اسلامی شکل گرفت که در برابر استبداد و دیکتاتوری بایستد. این سند یک معاهده سیاسی الزامآور و حکمرانی است. هر کسی که میگوید الزامآور نیست، خودش را فریب میدهد پس باید فرایند تقنین طی شود.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی اضافه کرد: تازه مگر سند ۲۰۳۰ فقط جنبه آموزشی دارد که وزیر آموزش و پرورش امضا کند. باید تصویب شود و اگر واقعا پذیرفته شده است، به تمام وزارتخانهها ابلاغ شود؛ چرا که بحث محیط زیست، اقتصادی و ... را در بر دارد و چرا فقط آموزش و پرورش باشد؟ خیلی آدم تعجب میکند که چرا از آموزش و پرورش شروع شده است؟
* سند 2030 با نص قانون اساسی در تعارض است
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: نقد دوم این است که این سند یک آسیب جدی به استقلال مدیریتی، اقتصادی و سیاسی کشور وارد می کند که با نص قانون اساسی در تعارض است. چون سند، حکمرانی جهانی است و زیر نظر سازمان ملل هم هست.
وی افزود: اهداف کلان، اهداف خرد، ساختارهایی است که باید ابلاغ شود و کاملا کشور باید تابع همین باشد. فرض کنید این سند، ایدهآلترین و سند صلح جهانی است و هیچ اشکالی هم نداشته باشد، ولی جلوی استقلال کشور را میگیرد چون کشور خودش باید در برابر مسائل و مشکلات تصمیم بگیرد. البته چون این بحرانها بعضاً جهانی هستند باید نسبت به مشترکات بنشینیم و همه کشورها تصمیم بگیریم.
نه اینکه مسائل فرهنگی که خاص مسلمانان یا مسیحیان و .. است، منتفی شود و این سند قطعا منتفی میکند و استقلال مدیریتی کشور را برای آینده کشور، بسیار تهدید میکند.
* تنافی سند 2030 با مفاهم انقلاب اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه با بیان اینکه سومین نقد، تنافی که این سند با مفاهیم انقلاب اسلامی است، گفت: سؤالم این است که آیا در انقلاب اسلامی بحث الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مطرح شده یا خیر؟ آیا گفتمان الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یا گفتمان تمدن نوین اسلامی یا گفتمان تحول بنیادین آموزش و پرورش و دیگر مفاهیمی که داریم با گفتمان توسعه پایدار تعارضی دارد یا ندارد؟ معتقدم تعارض دارد؛ مفهوم الگوی اسلامی پیشرفت بر اساس ارزشهای اسلامی و نیازهای بومی مطرح میکند اما توسعه پایدار در سند ۲۰۳۰، حکمرانی جهانی است و این نقد من فقط به بحث ایران نیست بلکه کل کشورها که زیستبوم بومی دارند، با این درگیر خواهند بود.
وی ادامه داد: ما فرهنگ و اقتضائات خاصی داریم. چرا الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گفته میشود و با الگوی مصر پیشرفت متفاوت است؟ چون اقتضائات ایران با اقتضائات مصر تفاوت دارد و نمیتوانیم به این اقتضائات توجه نکنیم.
* ناسازگاری سند 2030 با اسناد بالادستی و آییننامههای اجرایی دولت
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه نقد چهارم، ناسازگاری است که سند ۲۰۳۰ با قوانین موضوعه کشور، اسناد بالادستی و آییننامههای اجرایی دولت دارد، اظهار کرد: آن اشکال سوم، ناسازگاری با مفاهیمی است که در انقلاب اسلامی است و نقد چهارم، ناسازگاری با قوانین موضوعه کشور و اسناد بالادستی دارد.
وی اضافه کرد: جمهوری اسلامی ایران، اقتصاد مقاومتی دارد و اینکه چقدر اجرایی شده، بحث دیگری است. سیاستهای علم و فناوری دارد، سیاستهایی در حوزه سلامت، جمعیت و آموزش و پرورش دارد و سند ۲۰۳۰ در یک فرایندی تمام این سیاستها را کنار گذاشت.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی افزود: سیاستهای ما اگر با سند هماهنگ بود که اجرا میشود اما اگر جایی تعارض داشت، چه کار باید انجام دهد؟ قطعا آن سند، مقدم است چون حکمرانی جهانی است. وقتی سند ۲۰۳۰ را آموزش و پرورش امضا میکند یعنی سند تحول بنیادین را کنار بگذارد. جالب هم این است که چطور سندی که دهها و بلکه صدها محقق از دانشگاه و حوزه روی آن کار کردند، به آن بیتوجه میشویم و سند ۲۰۳۰ ارزش پیدا میکند. سندی که ۲۰۱۵ مصوب شده است.
وی با بیان اینکه واقعاً اگر چنین اتفاقی در آمریکا و انگلیس میافتاد، چه برخوردی میشد؟، گفت: این سند دقیقا با اسناد بالادستی ما ناسازگاری دارد؛ اصولاً تحول بنیادین آموزش و پرورش بر اساس تربیت اسلامی است، در حالی که اصلا ارزشهای اسلامی برای حکمرانی جهانی و سند ۲۰۳۰ مطرح نیست بلکه مخالف است.
* مطابقت نداشتن اهداف و آرمانهای سند 2030 با واقعیتهای جهانی
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه، پنجمین نقد را مطابقت نداشتن اهداف و آرمانهای سند ۲۰۳۰ با واقعیتهای جهانی ذکر کرد و افزود: یک نظام لیبرالیستی جهانی شکل گرفته است و اگر بررسی تاریخی کنید، میبینید هرکجا که رفته است، منشأ نابرابری، بی عدالتی و ظلم، استعمار، استضعاف، ایجاد مشکلات برای اقوام و ملل بوده است و تجاوزاتی در دنیا صورت گرفته و میگیرد. به کودکان، به نوجوانان، به زنان، به مردان؛ در اتحادیه اروپا و آمریکا ظاهراً با بعضی از این ظلمها مخالفت میکنند ولی باطنا بلکه ظاهراً از تروریستها حمایت میکنند. بعد هم میآیند سند ۲۰۳۰ تحویل ما میدهند.
وی ادامه داد: اصلا این بحرانهایی که امروزه در دنیا شکل گرفته است از کجا پدید آمده است؟ این تولید بمبهای شیمیایی از کجاست که به حزب بعث تقدیم میکنند و هزاران ایرانی و عراقی را میکشند و مجروح میکنند. خواهشم این است که تاریخ ۲۰۰ ساله اخیر استعمارگران دنیا در آفریقا، آسیا و سایر جاها مطالعه کنید که آیا جنایتها بعد از تشکیل سازمان ملل، زیاد شده یا کم شده است؟
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه هر جا سازمان ملل، سند یا کنوانسیونی تصویب کرده و صندوقی راه انداخته است، ظلم بیشتری تحقق پیدا کرده است و این را آمار نشان میدهد، اضافه کرد: شاهدش هم همین گزارشی که این سند میدهد که میگوید وضعیت امروز ما این است. این امروز ما را مگر مسلمانان راه انداختند این امروز ما را همین نظام نظم جهانی راه انداخته است.
وی افزود: بگذارید یک مثال کاملا عینی بزنم. امروزه ما با یک پدیدهای به نام دزدان دریایی سومالی مواجهیم. این چطور پدید آمده است؟ اینها واقعیت تاریخی زمان ماست. این دزدان دریایی، بومیانی بودند که در سواحل سومالی در حاشیه غربی اقیانوس هند و خلیج عدن زندگی میکنند و زندگیشان را از طریق ماهیگیری تأمین میکردند. از سال ۱۹۹۰، کشتیهای اقیانوسپیمای سرمایهداری آمدند به ماهیگیری غیرقانونی شروع کردند. بعد زبالههایی سمی و اتمی در مناطق نزدیک به سواحل شمالی انداختند و به تدریج مردم دیدند که نمیتوانند ماهیگیری کنند. حفظ حیاتشان به این بود و بعد از آن به سراغ راهزنی رفتند. حال جالب است که سند ۲۰۳۰ از حفاظت پایدار، قانونمندی صید، کاهش آثار اسیدی شدن محیط دریایی برای ما سخن میگوید.
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه گفت: سؤالم این است که سند ۲۰۳۰چه تضمینی دارد؟ میتواند جلوی این بمبهای اتمی را بگیرد. پارادوکس است. جالب است که از بند ۱۴ از بخش جهان امروز ما، تصویری از جهان امروز مانند نابرابری فرصتها، ثروت، قدرت، نابرابری جنسیتی، بیکاری، مشکلات درآمد، امنیت، بهداشت، محیط زیست ارائه میدهد و سؤالم این است که این چالشها را چه کسی به وجود آورده است. نمیخواهم بگویم به علم مدرن خدمت نکرده است.
وی افزود: بنده از ۴ جریان غربگرایی، غربستیزی، غربگریزی و غربگزینی، طرفدار غربگزینی هستم. من غربگزین انتقادی هستم. اگر دستاورد مثبت داشته و با اخلاق رسیده، باید استفاده کنیم ولی این را هم میگویم علم مدرن بسیار از بحرانها را زاییده است. یعنی به جای اینکه از فیزیک و شیمی، استفاده انسانی کند، استفاده غیرانسانی کردند. سند ۲۰۳۰ و سازمان ملل که حقوقش و هزینهاش را از نظامهای سرمایهداری میگیرد، اجازه و قدرت دارد که بمبهای اتمی و شیمیایی را جمع کند؟ و تا اینها را جمع نکند نمیتواند جلوی فساد محیط زیست را بگیرد.
* چه تضمینی برای عدالت است؟
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی اضافه کرد: میخواهم بگویم بسیاری از بحرانها زاییده استعمار نوین و تاراج کمپانیهای اقتصادی به اسم استعمار و آبادانی کشورهای دنیاست. نظم ناعادلانه جهانی این همه دستاوردهای فساد و ظلم را ایجاد کرده است و حالا چه تضمینی برای عدالت است؟
سند ۲۰۳۰ چه تضمینی را میخواهد بدهد که عدالت ایجاد شود، وقتی که گستره فساد فیالأرض توسط حاکمان فاسده جهانی پدید آمده است.
وی افزود: هانتینگتون در کتابهایش نوشته است، دنیای سرمایهداری مدرن این است که حرفهای خوب و اخلاقی بزنی ولی خلافش عمل کنی. یعنی اخلاق ماکیاولی در قرآن شانزدهم؛ هانتینگتون میگوید و این اساس سیاست مدرن است که از صلح حرف برنید، جایزه صلح نوبل بدهید اما به چه کسانی بدهید؟ به آنهایی بدهید که آدمسوزی را میانمار انجام میدهند!
* مفاهیم سند 2030 برخی اشکالات منطقی دارد و عمدتا هم تفسیر بردار است
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه با تأکید بر اینکه نقد ششم این است که مفاهیم سند، برخی اشکالات منطقی دارد و عمدتا هم تفسیر بردار است، گفت: تفسیر مفاهیم به دست آن کسی هست که حاکمیت بر ۲۰۳۰ پیدا میکند. سازمان ملل، نمایندگان کشورهای مختلف هستند و همه کشورها تصویب کردند و همه کشورها تفسیر دارند. حالا فرض کنید نماینده ایران که در سازمان ملل است چقدر مباحث ارزشی و فلسفی را میداند که توجه دهد. ثانیا مگر به حرف هر کشوری گوش میکنند. آنهایی که بودجه سازمان ملل را میدهند، آنها تفسیر میکنند.
وی ادامه داد: مثلا مفهوم تساوی جنسیتی که چند جا آمده است. منطقا در این اشکال است. تساوی جنسیتی یعنی چی؟ عدالت جنسیتی باید باشد و عدالت غیر از تساوی است. یعنی چون مردها کارهای سنگین در کارخانهها انجام میدهند، به دلیل تساوی جنسیتی، زنها هم انجام دهند؟ عدالت آموزشی درست است نه تساوی آموزشی؛ باید ببینیم تعریفمان از عدالت چیست و تطبیق با عدالت آموزشی دهیم. اصطلاح آموزش باکیفیت، برابر، فراگیر یعنی چی، مفاهیم قشنگی است اما تعریفشان چیست؟
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی اضافه کرد: ترویج جوامع صلحخو، با کدام معیار؟ در تعریفهایشان، سازمان منافقین که پوست از بدن مردم کندند و زنده زنده سوزاندند، صلحخو میشوند و سپاه پاسداران، جنگ طلب میشود! مردم سالاری در ایران، دیکتاتوری میشود، دیکتاتوری در عربستان، حقوق بشر میشود! متولی حقوق بشر سازمان ملل را عربستان میکنند این دنیای امروز است و آیا سند ۲۰۳۰ میخواهد معجزه کند؟ سند ۲۰۳۰ با مفاهیم و تفاسیر قشنگش و شاخصهای خوب، اگر بخواهد اجرا شود باید مقابل نظم جهانی بایستد. آیا میتواند بایستد؟
* سند 2030 مبتنی بر مبانی لیبرالیستی است
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: انتقاد ششم بنده این است که این مفاهیم مشارکت مردم، صلح، تساوی جنسیتی، همه تفسیربردار است. آیا اجازه میدهند که هر کشوری با تفسیر خودش و معیارها و ارزشهایی که دارد، اجرا کند؟ میگویند ما سند ۲۰۳۰ نوشتیم و میخواهیم صلح جهانی ایجاد کنیم و اگر هر کسی بخواهد تفسیر خودش را بکند که صلح جهانی ایجاد نمیشود. پس یک عده باید تفسیر کنند ولی آن عده چه کسانی هستند؟ چرا آنها مشروعیت دارند؟ با چه مبانی تفسیر میکنند؟
وی افزود: هفتمین نقد این است اصولاً سند ۲۰۳۰ مبتنی بر مبانی لیبرالیستی است. واژهها قشنگ است اما با آموزهها و ارزشهای اسلامی تنافی دارد. عدالت، زن و خانواده مبتنی بر مبانی لیبرالیستی با مبانی اسلامی متفاوت است یا خیر؟
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: خانواده در نظام لیبرالیستی و نظام سوسیالیستی دو تعریف است و قطعا در نظام اسلامی تعریف دیگری دارد. مبانی در مفاهیم علوم انسانی متفاوت هستند و هر واژهای، مثلا society با مبانی جان لایک و با مبانی هگل یک تعریف دیگر دارد. واژه جامعه مدنی است اما مشترک لفظ است و معانی متفاوت است چون مبانی متفاوت است. متفکران غربی تعریفشان از عدالت متفاوت است.
* تحقق سند 2030 در جهان، محال فلسفی است
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه گفت: هشتمین نقد این است که تحقق این سند در جهان، محال فلسفی است. یک وقت میگوییم محال وقوعی است اما ما از محال فلسفی حرف میزنیم. گوهر مدرنیته چیست؟ کانت سوبژکتیویسم میگوید. مبنایش چیست؟ هیومنیزم است. از لوازم سوبژکتیویسم، سکولاریزم است یعنی مدرنیته سه رکن دارد که شامل سوبژکتیویسم، هیومنیزم و سکولاریزم است؛ سوبژکتیویسم را معمولا به عقلانیت خودبنیاد ترجمه میکنند و من به اصالت فاعل شناسه انسانی ترجمه می کنم. عقلانیت خودبنیاد، رکن دنیای مدرن است. یعنی اگر عقلانیت را از مدرنیته بگیرید، دیگر مدرنیته نیست.
وی ادامه داد: این عقلانیت خود بنیاد مدرن منتهی به عقلانیت ابزاری وِبِری شد و الان هیچ مکتب فلسفی در دنیای غرب وجود ندارد که متافیزیک حتی متافیزیک غیردینی را قبول داشته باشد. دانش را از آن جدا میدانند. حتی مکاتب اگزیستانسیالیستی که به پدیدار شناسی و هرمنوتیک انجام می گیرد.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی افزود: علم بی فلسفه وجود ندارد. امروزه عقلانیت خود بنیادی که به عقلانیت ابزاری تبدیل شد، عقلانیت نسبیگرایانه شده است چه در حوزه معرفت و چه در حوزه ارزش؛ ارزشهایی مثل عدالت، صلح، تساوی، مبارزه با فساد و فقر، نسبی گرایانه است یعنی معیاری برای سنجش نداریم و هر کسی بر اساس تلقی که میکند، ارزش میشود. مانند رنگ لباس میماند. هر کس یک رنگی را میپسندد.
وی تصریح کرد: نسبیگرایی ارزشی یعنی ارزشها نسبی است. شما نمیتوانید بگویید تعریف خانواده این است چون هر کسی یک تعریف از خانواده دارد. با عقلانیت خودبنیاد، عقلانیت ارزشی، عقلانیت نسبی گرایانه معرفتی و ارزشی می توانیم یک تلقی از عدالت داشته باشیم؟ می گوید «تزلزل قیمتهای مواد غذایی، پایان دادن بیماریهای همهگیری از جمله ایدز، تقویت پیشگیری از مصرف مواد مخدر، کاهش چشمگیر تعداد مرگ و میرها و بیماریهای ناشی از مواد شیمیایی خطرناک، آلودگی هوا و آب و خاک، جلوگیری از قاچاق انسان و سوء استفاده جنسی» سؤالم این است که با فلسفه نسبی گرایی میشود؟ یک وقت میگوییم با این نظام فاسد جهانی نمیشود. بلکه می خواهم بگویم با این فلسفه حاکم نمیشود. با این پارادیمهای نسبی گرایانه، این توصیهها به جوک شبیه است.
حجتالاسلام و المسلمین خسروپناه افزود: وقتی سند ۲۰۳۰ میتواند اجرایی شود که دو کار کند، یک نظام حاکم لیبرالیستی را کنار بگذارد و دوم اینکه مبانی فلسفی غرب را کنار بگذارد.
* توسعه پایدار بدون علم پایدار ممکن نیست
این استاد حوزه و دانشگاه درباره نهمین نقدش گفت: توسعه پایدار بدون علم پایدار ممکن نیست. علوم انسانی پایدار در این پارادایمهای علوم انسانی، ممکن نیست. هرکسی میگوید علم پایدار وجود دارد و امکانپذیر است، فلسفه علوم انسانی را نمیداند. علم را در رو میبیند و زیربنا را نمیبیند.
وی افزود: حداقل سه پارادایم حاکم بر علوم انسانی شامل پارادایم های تبیینی، پارادایمهای تفهمی و پارادایمهای انتقادی است و تازه بعدش پارادایمهای نسبیگرایانه هم هست؛ مگر علوم انسانی یک پارادایم دارد که با آن، علوم پایدار درست کنیم. نمیگویم پارادایمهای مختلف، خوب هست یا بد است بلکه میگویم هست. اگر یک پارادایم پذیرفته شده نزد کل دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی شکل بگیرد بعد می توان از علم پایدار سخن گفت. علمها متعدد است. مگر نظریه توسعه پایدار واحد است؟ مگر نظریههای شخصیت واحد است؟
* هر موقع روحیه انقلابیمان را از دست دهیم، منفعل میشویم
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه اظهار کرد: آخرین و دهمین نقد این است که ما هر موقع روحیه انقلابیمان را از دست دهیم، منفعل می شویم. امام(ره) میفرمودند روحیه انقلابی داشته باشید یعنی پذیرش عقلانیت، حکمت، بصیرت و مشارکت مردمی است یعنی با استدلال و منطق، نقد استعمار نو کنید؛ سند ۲۰۳۰ را خوب باید خواند یعنی عمقش، مبانی و واقعیت را ببینیم.
وی افزود: ارزیابی و تحلیل بنده این است که سند ۲۰۳۰، تغییر واژگانی در راستای منافع نظام سلطه است. این یک حقیقت به دست آمده از واقعیت تاریخی تمدن غرب است و هر کس تفسیر بنده را انکار کند، تاریخ را انکار کرده است.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه دیگر زمان زندگی کبکی گذشته است، گفت: سند ۲۰۳۰، سند پایدار نیست. سند پایِ دار است. یعنی کاری می کند که کاملا تسلیم شوید و ربات یک سند شوید؛ هیچ تردیدی درباره بحران موجود نداریم و این مفاهیم خوب است اما واقعیت چیست؟ واقیعت تاریخی و فلسفی چیست؟ واقعیت نظام نوین جهانی و فلسفههای موجود اقتضا میکند که تفسیر و شاخصههای آن بر اساس مبانی خاصی تدوین شود و آن را بر ما حاکم کنند. شما باید ربات شوید و مشارکت ندارید. اصلا اجازه نمیدهند که مشارکت داشته باشید. پس چطور می خواهد نظم جهانی پدید آید.
وی با تأکید بر اینکه نظم جهانی نیست بلکه یک اقتدار نوین از استعمار نو است، تصریح کرد: این سوءظن نیست بلکه واقعیت است. لذا وقتی، دلسوزان نظام و مردم به خوبی این سند را سطحا و عمقا فهمیدند با دنیای امروز گفتوگو کنند. باید با دنیا گفتوگو کنیم. باید منطقی، حکیمانه و عقلانی و علمی درباره سند ۲۰۳۰ با دنیا حرف بزنیم.