نمایشگر دسته ای مطالب
تجربه بدیع ۴۰ سال مردمسالاری دینی
تجربه بدیع ۴۰ سال مردمسالاری دینی
انقلاب اسلامی را با در نظر گرفتن چه شاخصهایی میتوان سنجید
سرویس سیاسی جوان آنلاین: این روزها ایـران در تـب و تـاب گـرامـیـداشـت ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی است. معمولاً عدد ۴۰ در فرهنگهای مختلف به عنوان نشانهای از یک نقطه عطف در نظر گرفته میشود؛ نقطهای که یک پدیده در آن به دورهای جدید وارد میشود و مسیری تازه برای تعالی را آغاز میکند. طبیعی است که در این نقطه شرایطی فراهم میشود که زمینه را برای ارزیابی دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران نیز فراهم میکند.
شاید بسیاری از مردم و مسئولان در این روزها با نگاهی به شرایط گذشته از خود بپرسند که آیا نظام جمهوری اسلامی توانسته به اهدافی که برای خود مشخص کرده برسد. آیا رضایتمندی یا عدم رضایتمندی مردم از یک حوزه خاص میتواند به عنوان شاخصی برای کامیبابی و ناکامی انقلاب در نظر گرفته شود. اینها همه سؤالاتی است که شاید این روزها از ذهن بسیاری عبور کند. صرفنظر از اینکه نتیجه چنین مقایسه ذهنی چه خواهد بود، باید شرایطی را در نظر گرفت که شاید نتیجه بسیاری از ارزیابیها را تغییر دهد.
۴۰ سال؛ تجربهای برای یک انقلاب جوان
۴۰ سال مقیاس طولانی برای زندگی یک شخص به شمار میرود، اما برای تاریخ یک کشور یا حتی یک انقلاب زمان نسبتاً کوتاهی به شمار میرود. نگاهی به انقلابهای مهم و همچنین کشورهایی که دوران توسعه را تجربه کردهاند، به خوبی نشان میدهد این پروسه در یک مدتزمان طولانی طی شده است، به عنوان مثال مهمترین دلیلی که در خصوص تبدیل شدن بریتانیا به عنوان یک قدرت بزرگ در دنیا ذکر میشود، ساختار جزیرهای این کشور است که آن را از جنگهای اروپا دور کرده یا ایالات متحده اروپا با دوری از دو جنگ جهانی اول و دوم توانسته به بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا تبدیل شود.
همچنین نمیتوان از حق گذشت که ایران در سال ۵۷ یک دگرگونی اساسی را در ساختار سیاسی و قدرت تجربه کرد که به طور کلی با تجربه تاریخی ۲ هزارو ۵۰۰ ساله قبلی متفاوت بود. به رغم اینکه ایران توانسته بود در انقلاب مشروطه قدیمیترین نظام پارلمانی در خاورمیانه را پایهگذاری کند، اما به دلایل گوناگون نتوانست از این دستاورد مهم و تاریخی استفاده کند.
نظام مشروطه به دلایل استقرار نظام دیکتاتوری در دوران پهلوی اول عملاً به هیچ کدام از اهداف اولیه خود نتوانست برسد و از ۲۸ مرداد به این طرف عملاً یک نظام دیکتاتوری تمام عیار بر کشور حاکم شد که اجازه کوچکترین انتقادی را نمیداد، از این رو تجربه نظام جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال گذشته، یک تجربه بدیع در نظام حکومتمداری حتی در دنیا محسوب میشود که با توجه به نمونههای مشابه بسیار جوان است، البته این به معنای این نیست که نمیتوان انتظار به وجود آوردن شرایط بهتر برای مردم را نداشت، اما برای هر نوع مقایسهای باید این مسئله را در نظر گرفت.
موانعی مقابل نظام جمهوری اسلامی است
درخصوص مقایسه دستاوردهای ایران و نظام پهلوی باید این نکته را در نظر گرفت که موانع بر سر نظام جمهوری اسلامی ایران بسیار زیاد و متنوع است. شاید تنها برای نمونه بحث تحریمها را باید در نظر گرفت؛ تحریمهایی که تقریباً از ابتدای انقلاب تبدیل به جزئی جداییناپذیر از سیاست غرب در مقابل ایران شده است. این در حالی است که به بهانه برنامه هستهای صلحآمیز فشار بر کشور به شدت افزایش یافته و درآمدهای نفتی کشور به شدت نزولی است.
از سوی دیگر رژیم پهلوی به رغم تمام مشکلات از حمایت تمام و کمال غرب در خصوص موضوعات گوناگون اقتصادی برخوردار بود، به عنوان مثال توسعه بخش نفتی ایران به عهده شرکتی متشکل از هفت شرکت بزرگ نفتی دنیا بود که توسعه تمام منابع نفتی ایران را از نقطه صفر تا فروش انجام میدادند، از همین رو رژیم پهلوی بدون هیچ مشکلی از منابع موجود استفاده میکرد، البته در طرف مقابل سهم ایران از منابع نفتی به شدت محدود شده بود و کشورمان هیچ نقشی در تصمیمگیریهای کلان صنعت نفت نداشت. هم اکنون ایران با وجود مشکلات فراوان در حوزه فروش نفت عملاً اختیار تمام منابع نفتی خود را بر عهده دارد.
نقش رسانهها چه بوده است
یکی دیگر از مهمترین شاخصهایی که در حوزه مقایسه دستاورهای انقلاب باید در نظر گرفت، نقش رسانهها در شکلدهی افکار عمومی است. رژیم پهلوی در دوران خود به شدت تلاش میکرده است تا چهرهای مناسب از خود در رسانههای بینالمللی به نمایش بگذارد. برای نشان دادن تسلط رژیم پهلوی بر رسانههای بینالمللی کافی است نگاهی به اغراقها و مقالات تملقآمیزی که در رسانههای مطرح اروپایی و امریکایی به مناسبت جشنهای ۲ هزارو ۵۰۰ ساله چاپ شد، بیندازیم.
روزنامه لس آنجلس تایمز در مقالهای در خصوص این رویداد نوشت: جشنهای ۲ هزارو ۵۰۰ ساله جنبش زیادی در ایران ایجاد کرده از آن جمله میتوان به ساختن جاده، هتل، پارکهای جدید و استادیوم ۱۰۰ هزار نفری اشاره کرد.
روزنامههای تایمز و لوموند به مناسبت جشن ۲ هزارو ۵۰۰ ساله ویژهنامه مخصوصی برای این جشنها چاپ کرده و مدعی شدند سلطنت جزء جداییناپذیر از وجود ایران است. هفتهنامه ساندی تایمز چاپ لندن نیز در شمارهای این گونه نوشت: ابتکار شاهنشاه ایران در برپایی چنین جشنی باید به عنوان یکی از بزرگترین کنفرانسهای عالی تاریخ دیپلماسی در جهان ثبت شود.
خبرگزاری فرانسه نیز در تفسیر خود نوشت: اردوگاه تخت جمشید وسعت دوستیهای ایران را نمایش میدهد و روزنامه دیلیمیل چاپ انگلستان نیز این جشنها را آینه ۲ هزارو ۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران عنوان کرد. بعدها روشن شد که هزینههای ویژهای برای انعکاس بدون مشکل این جشن صرف شده که در تاریخ نشریات غربی بیسابقه است، به عنوان مثال مبلغ ۸۰هزار مارک به روزنامه دی ولت آلمان پرداخت شد تا یک نسخه ویژه این جشن را در تیراژ ۴۰۰هزار نسخه تهیه و از طریق یک موسسه غیرانتفاعی منتشر کند.
در این میان تنها برخی نشریات مستقل یا چپگرای غربی بودند که مقالات انتقادی درباره این جشن منتشر میکردند، به عنوان مثال خبرنگار نشریه ایوینینگ هرالد در مقالهای در خصوص این نشریه تصریح کرد که حرکت در مسیر اصفهان تا شیراز به خوبی نشاندهنده اوضاع بد مردم است که هیچ دستاوردی از این جشنها ندارند. همچنین روزنامه دیلی رکورد چاپ انگلستان نیز در مقالهای به این نکته اشاره کرده که به رغم شهرت افسانهای آشپزان ایرانی که تمام مرزها را درنوردیده است، صدها میلیون دلار به رستوران فرانسوی ماکسیم پرداخت شده است تا آشپزهای این رستوان مشغول تهیه غذای این مراسم عظیم شوند و البته هیچ نشانی از غذاهای اصیل ایران در مراسم هم نبود.
در فضای آکادمیک نیز اگر چه برخی شخصیتهای دانشگاهی غربی همچون اریک رولو، فرد هالیدی، ادوارد سابلیه و ریچارد کاتم دیدگاههای احتیاطآمیزتری نسبت به رژیم شاه داشتهاند، به نحوه برخورد رژیم با مخالفانش اشاره داشتهاند، اما همان طور که پیش از این گفته شد در نتیجه نگرشی که نسبت به رژیم شاه در غرب به وجود آمده بود، اساساً مخالفت با شاه بیشتر به معنای مخالفت با اصلاحات مدرن اقتصادی و اجتماعی وی تعبیر میشد. از آنجا که این مخالفتها در اساس مخالفت با برنامه مترقی شاه تلقی میشد، محکوم به زوال و شکست بود.
در دوران پیروزی انقلاب اسلامی نیز مطرحترین رسانههای دنیا عملاً تنها از نظام جمهوری اسلامی به ارائه گزارشهای منفی میپردازند و برخی رسانهها به صورت خاص همچون «بیبیسی» فارسی یا «منوتو» در این مسیر حرکت میکنند.
یک مقایسه عادلانه
با در نظر گرفتن این شرایط به نظر میرسد در هر مقایسهای باید این ویژگیها را در نظر گرفت و بعد به مقایسه شاخصها پرداخت، البته با قاطعیت میتوان گفت: نظام جمهوری اسلامی به قدری کارنامه وسیعی دارد که حتی با همین شرایط هم از بسیاری از مقایسهها میتواند سرافراز بیرون بیاید.
منبع: روزنامه جوان