Asset Publisher
مراقب باشیم نغلطیم
مراقب باشیم نغلطیم
یک پرسش قدیمی در ذهنم برای چندمین بار خطور کرد و آن این که واقعا فرق اصولگرایی و اصلاح طلبی در ایران در چیست؟ یا به عبارتی آنچه بر اساس گرته برداری از احزاب غربی گفته می شود، چپ و راست در ایران چه معنایی دارد؟
به نظرم چند جور احتمال در این باره وجود دارد.
الف: مقصود این است که اصولگراها به اصول و فروع دین بر اساس برداشت سنتی وفادارتر هستند در حالی که اصلاح طلبها نوعی رفتار تجدید نظر طلبانه نسبت به اصول و فروع دینی دارند. مثلا در مورد وفاداری به فقه سنتی یا در باره عزاداری سنتی، حجاب، حضور زن در جامعه یا بسیاری از امور مشابه اینها.
ب: معنای دوم احتمالی در این زمینه که مشابه بند الف است این است که اصولگرایی طرفدار سخت گیری دینی بیشتر در جامعه است (مثلا امر به معروف و نهی از منکر) در حالی که اصلاح طلبی گویا به معنای اعتقاد بیشتر به آزاد گذاشتن مردم یا به قول مخالفانشان اباحه گری است.
ج: سومین مورد این است که مقصود از اصولگرایی نوعی محافظه کاری است که گفته می شود اصولگراها دارند و در اداره امور و عدم انعطاف برابر تغییر، بیشتر ساختارگرا هستند، در حالی که اصلاح طلبی روشی است ساختار شکنانه و چپ که می کوشد از محافظه کاری و سنت گرایی دور باشد. شاید معنای دیگر آن باور به نوعی روش انقلابی تر باشد در حالی که مثلا اصولگراها در این زمینه، کندتر حرکت می کنند.
د: در معنای چهارم، راست گرایی به معنای جانبداری از نوعی اشرافیت (در مفهوم کلی آن نه فقط اقتصادی) است در حالی که جریان اصلاح طلبی یا چپ به معنای مردم گرایی ونوعی روش سوسیالیستی است که البته فقط جنبه اقتصادی ندارد بلکه اصول توده گرا تر است. قدیم ها جریان اصولگرا که از قدرت برکنار بود (هشت سال اول انقلاب) متهم به طرفداری از سرمایه داری بود. که این مفهوم هم در کشور ما در خحصوص چپ و راست کاملا برعکس دنیا اتفاق افتاده است.
هـ: گاهی هم ممکن است معنای پنجمی مراد باشد که گویا اصولگرایی طرفدار مبارزه سرسختانه با غرب است در حالی که اصلاح طلبی برابر غرب وادادگی دارد و تسلیم است. به معنای دیگر اصلاح طلبی غرب زده است و اصولگرایی ضد غرب.
هر بار که یکی از معانی در ذهنم می آید، به مواردی بر می خورم که به تردید می افتم و فکر می کنم انگار این مورد درست نیست و شاید مورد دیگر درست باشد. اما یک نکته که آن را مسلم می دانم و در آن شکی ندارم اینست که:
"معرفتی" که اصلاح طلبان نسبت به دوستانشان دارند را اصولگرایان ندارند. یعنی اگر اصولگرایی نمازش را اول وقت نخواند و یا به جماعت برگزار نکند از چشم می افتد ولی در اصلاح طلبان اگر همسرش را به ناحق با کلت بکشد برایش زاری نامه می خوانند و پول جمع می کنند تا رهایش کنند. امکان ندارد شما دیده باشید خلاف کاری از اصلاح طلبان در آغوش اصلاح طلب دیگری غش نکرده باشد. خوب این هم سیاستی است که در دینش امر به معروف و نهی از منکر حذف شده است.
اما ببینیم رهبر فرزانه انقلاب در هشتم خرداد 90 در دیدار با نمایندگان مجلس چه فرمودند؟ "تقوای جمعی این است که جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حیث جمع، مراقب خودشان باشند. بیمراقبتی جمعها نسبت به مجموعه خودشان، موجب میشود که حتی آدمهایی هم که در بین آن جمعها تقوای فردی دارند، با حرکت عمومی آن جمعها بغلتند و بهجایی بروند که نمیخواهند".
پس مراقب باشیم که نغلطیم!!!